وضعیت خراب

از دور که داشتم میومدم دیدم یه پژو پرشیا کنار خیابون پارک کرده که به طرز حیرت انگیزی در حال تکان خوردنه...

 

فضولیم به شدت درد اومد که بدونم تو ماشین چه خبره؟!!www.charandoparands.blogfa.com

بنابراین ، سرعت قدم هام رو تند کردم که زودتر برسم به اون ماشین..دیگه نزدیکای ماشین بودم که اگه بدونی چه صحنه ای دیدم..

نه..اونی که تو فکر میکنی نبود..

دونفر در ماشین بودند..ظاهراً زن و شوهر بودند.. یه زوج موفق..www.charandoparands.blogfa.com

خانمه حدود سی سال و آقاهه تقریباً سی و پنج شش سالش بود..

داخل ماشین باهم داشتن عشق بازی میکردند به این ترتیب که خانمه آقاهه رو به قصد کشت میزد و آقا هم سعی در آرام نمودن همسرش داشت..www.charandoparands.blogfa.comwww.charandoparands.blogfa.com

کل ملّت جمع شده بودن اینارو نگاه میکردن..

من از یه طرف خندم گرفته بود از یه طرف خندیدن رو در اون حال و اوضاع شایسته نمیدیدم..

آخه اگه بدونید خانمه چه جوری داشت همسر مهربانش رو میزد می می مردید از خنده..موهای مرده رو گرفته بود می کشید..چنگ مینداخت تو صورتش..پیرهنش رو پاره کرده بود..و با تمام قوا جیغ میزد..

صحنه،صحنه ی جالب اما دلخراشی بود..خدا می دونه مرده چه بلایی سر همسرش آورده بود که هیچ کاری جز محافظت از جانش در برابر خانمه که دیگه همه چیز رو گذاشته بود کنار انجام نمی داد..و یه کتک مفصل از خانم محترمشون نوش جان کردند..

امیدوارم خداوند همه ی مردان را به راه راست هدایت فرماید!

 

 

 

 

سه نقطه...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد