دیوانه ام یا عاقل؟!

دیوانه ای صدا زد مرا

دنیا در ذهنم پژواک شد

پژواکِ صدایی پر از تمسخر

ای عاقل عاقل عاقل ...



دنیا در چشمم کبود شد

کوچک شد

محو شد

گم شد


دیوانه خندید: به دنیایت دلبستی؟

گرفتمش! دیگر چه داری؟!


فکرکی کردم

غمکی خوردم

سیر شدم

الهی شکر !

خدا... خدا

خدا را دارم، داشتم !


دیوانه لبخند زد

عاقلان خندیدند

دیوانه زمزمه کرد:

به جمع دیوانگان خوش آمدی ...!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد