امید وارم دل شما اینجوری نباشه!!!
مینویسم،تا دم مرگ،مینویسم،تا ابدیت.دلم میخواهد این کاغذ را پرکنم.
چه از غم و چه از خوشحالی!!زخم ها را رویش به تصویرمیکشم.
رنج ها را به یادگار حک میکنم و هرگاه نگاهش میکنم،زندگی ام را به
خاطر می آورم.
غم ها را بارنگ سیاه و شادی ها را بارنگ آبی مینویسم.
اگر کسی قلبم را پاره پاره کرده باشد،عکس او را روی آن میکشم تا
هر گاه نگاهش کردم،به یاد بیاورم که قلبم را آتش زد.
تکه های لحظات خوشم را روی آن میچسبانم.
اشک هایم را رویش به عنوان خاطره بر جای میگذارم.
یک صفحه را سفید میگذارم تا آن صفحه ی زندگی اتفاق نیفتد و
مرگ را با خطی که هیچ کس نفهمد،روی آن با غم مینویسم.
هیچ کس نمیداند چه در آن میگدرد وچه در آن نوشته شده...تنها
کسی که میداند،خودمم.
این،دفتر دلم است.آن را پر کرده ام و جای خالی ندارد.
حالا که دفتر دلم هم پر است،میتوانم بگویم:
دلم پر است......
غمگین نباش