امروزبایدیه سری کار انجام بدم.بایدکارهای هنری کنم!!برای یه
مسابقه ی هنری ثبت نام کردم وحالادارم کارمیکنم!!اول میرم
سراغ نقاشی روی بوم
من خیلی نقاشیم رودوست
دارم ولی...راستش به نظرم برنده نمیشه!!
بافتنی های من خیلی خوب ازآب درمیان
![]()
یه لباس بافتم ولی....نه!!به نظرم اینم خوب نیست.دیگه.....
آهان!میتونم یه کاردستی قشنگ درست کنم
کار
دستیم درباره ی خودمه.عکس خودمودرست کردم و اینقدرقشنگ شده!!!وحالا....وقت انتخابه.کدوم کار؟؟
کاردستیم عالی شده پس اونوانتخاب میکنم.فرستادمش ومنتظر
نتیجه ی مسابقه هستم.......
چندروزبعد.....
مسئولین مسابقه بهم زنگ زدن وگفتن دوم شدم.همه بهم تبریک
جایزه من هم ربع سکه بود....خوشحالم!
![]()
سلام!امروزخیالاتم روبیان میکنم...درادامه مطلب:
ثروتمندشدن
....خیالاته!!!
خرخون شدن
......خیالاته!!!
دانشمندشدن
......خیالاته!!!
معروف شدن
....خیالاته!!!
سیگاری شدن
...خیالاته!!!
و.....دیگه چی؟نمیدونم!پس بایـــــــــ دوستانـــــــ !!
امروز مامان بیرونه وکارای خونه به دوش من!
اول رفتم ظرفاروحسابی شستم وتمیزکردم
بعدشم رفتم هرچی لباس چرک داشتیم جمع کردم و همشون رو ریختم
توسبد.آخرش همشونو توی ماشین لباسشویی خالی کردم
برای شاممون هم غذاپختم تاشب گشنه نمونیم
چون امتحان داشتم یه کم درس خوندم ودوباره رفتم سرخونه!!
ولی اینباربرای گردگیری
بعدهمه ی این کارا رفتم سراغ لباسشویی ولباسارو یکی درآوردم
وانداختموشون توی سبدلباسا
بعددوباره درآوردمشون واتوشون کردم
بعدکه مامان اومدشامو خوردیم وبازم مجبورشدم ظرفاروبشورم
آخرش هم که گرفتیم خوابیدیم دیگه
همه خوابیدندالامن!نشستم گوسفندبشمارم تاخوابم ببره.
وجواب داد!!تازه خواب دیدم دارم پروازمیکنم!
(شایدخیالاتی شدم!) BYE BYE
من بر ای یه مهمونی بزرگ این کارارومیکنم:
غذای اصلی:فست فودمثل اسپاگتی و...
تزئین خانه:برای اینکارازآویزهااستفاده میکنم.
امکانات:این کاربرای راحتی مهمان هاست..
برنامه های جذاب:پارتی وهیجان انگیز.....
حتمادرباره ی سلیقه ی من نظربدین.اگه بدبود،اونواصلاح
واگه خوب بود،اونوتائیدکنید!!BYE BYE
حسابی درس خوندم.مامان باورنمیکردآخه اولین باربوداونقدرخرخون شده
بودم!خلاصه هرسوال سختی به نظرش میرسید،برام طرح میکرد.منم چون
حسابی درس خونده بودم،همه روبی عیب ونقص جواب دادم.
مامان جونم هم خیلی متعجب بود....هاها!
بالاخره تونستم مامانم رو خوشحال کنم!!مامان جان حسابی متعجب شد
ولی خداوکیلی پدرم دراومد...دلم میخوادهرکی درسو به وجودآوردروبکشم